صبح شد . دوباره رو به قبله ، پشت به قبله : وضو گرفته ،دست و رو نشسته ، دست و رو شسته، آرایش کرده، دور هم نشستیم. سازمان را روشن کردیم و اندکی برای آلودگی هوا، قدری جهت آبگرفتگی آبادان و تا حدودی برای مناطق سیل زده جنوب و زله زده غرب، متاسف شدیم. و به این حقیقت معترف شدیم که این مردم بیچاره خیری از بودن با ما نبرده اند. اولش به جنگ و ویرانی و محرومیت.آن هم با این همه ثروتی که از این خطه جابجا می کنند و بعدش هم حالا این شرایط ده سال اخیر از ریز گرد و آّب گرفتگی تا سیل اساسی .الهی .آه
و به خودمان گفتیم ما هیچ درباره اینها نمی دانیم و افسوس خوردنمان هم باد هواست و تا جای آنها نباشیم زجرشان را اندکی احساس نمی کنیم و بعد زبان گشودیم به گله از مسئولان کم حیایی که این همه وقت از مصاحبه کردن و برنامه درست کردن برای شبکه خبر دست برنداشته اند از رئیس هلال احمری که توی جاده بلژیک گرفته اندش و از خیلی چیزهای دیگر
نگاهم به خودم افتاد که رویای شیرین خانه سه خوابه توی سرم افتاده و دیدم به من بگویند از وامی که میگیری بیا خرج زله زده و سیل زده بکن اصلا بی برو برگرد جوابم منفی است: حاشا که این تاسفها قرار باشد روی چیزی که این روزها این همه به تقلایم انداخته اثر بگذارد! و نتیجه می شود این که مجبوری بابت بودنت و سیستمهای سازمان را روشن کردنت و رو یا حالا پشت به قبله نشستنت و خیلی چیزهای دیگر از صندوق همه عواطف بشری اندوه وام بگیری و قسط نچ نچ متاسفانه ات را که پرداختی نیم نگاهی به طاق آسمان بیاندازی و بگویی از این انقلاب و نهضت که چیزی بر نیامد زمان آن یکی نهضت اصل کاری چه خواهد شد؟
و طبق تعالیم به این فکر کنی که آن روز اگر باشی چه کاره ای این طرفی یا آن طرفیگوش به حرف بده و ولایتی یا طاغی و باغی یا .
و به این فکر کنی که مطیع بودن در آن روز نیاز به چی دارد و بعد دلهره بیافتد به جانت که اگر آقا خواست بکشد نکند کاتولیک تر از پاپ بشوی یا اخلاق مانعت بشود! یا اگر حین برقراری حکومتش ظاهرا ظلمی روا شد و عده ای قومی ملتی .تار و مار شدند و بناهایی و تمدنی و دنیایی ویران شد.آن وقت ماندن با آقا سخت شد و پیچیده شد و تناقض در تناقض گره بر افکارت انداخت .جز این که انکار کنی که این آقا واقعی نیست یا اصلا آقای واقعی ای وجود ندارد و یا از آن بدتر آقای واقعی به درد نمی خورد و یا از آن بدتر ارباب عالم را هم باید ازش سرپیچید و به سرنوشت فرعون مبتلا شد
آری چنین است هر کس نتواند پیچیدگیهای زمان ظهور را تصور کند هیچ از تاریخ ایمان و آرمانگرایی و انقلابی گری و کلا تاریخ دل و دلدادگی بشر نمی داند!
یا ایها المزمل قم الیل الا قلیلا نصفه اوانقص منه قلیلا او زد علیه و رتل القرآن ترتیلا.انا سنلقی علیک قولا ثقیلا
علم ان لن تحصوه فتاب علیکم فاقرئو ما تیسر من القرآن
درباره این سایت