ما مردم یک روز صبح بیدار شدیم دیدیم همانهایی که تا دیروز چشممان به دستشان بودکه باهاشان نرمش می کردیم قهرمانانه و غیر قهرمانانهکه به روزی افتاده بودیم که چشممان به دهنشان بودفاش رسمی گستاخ مرد بیابانگرد مجاهدی را زده اند که چهار دهه است ما خوابیم و او به جای ما بیدار استاصلا یک جورهایی از خودمان داشت بدمان می آمد وقتی زدیم بیرون . زدیم به تشییعش که خودمان را اولا تبرئه کنیم و ثانیا اگر مرد باشیم جامعه را به کنش متقابلی وادار کنیمحالا شب بیست و دوی بهمن فریاد می زنیمااکبر سلیمانی رهبر
درباره این سایت